سایناساینا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

دخترم تمام زندگیم

6 ماهگیت مبارک

ساینا جونم امروز ٥ ماهت تموم شد و وارد ٦ ماهگی شدی عزیز مامان. مبارک   گل من خوشحالم که دارمت و تو زندگیمی. ٥ ماه که شب و روز با منی. دخترم عاشقتم تو پاره ی تنمی خیلی خیلی دوستت دارم ...
17 خرداد 1392

پرنسس مامان

دخترکوچولوم این لباس ناز و خاله جونی واست دوخت . قربون خواهر باسلیقم برم من .   دخترمم مثل پرنسس ها شد   حالا آماده واسه رفتن به مهمونی   ...
16 خرداد 1392

مدل خوابیدن

مامانی از وقتی که برای اولین بار غلت زدی ١ ماه و ٢ روز میگذره. از اون روز تا حالا همش نگران خوابیدنتم.آخه این چه مدل خوابیدن همش حواس منو بابایی بهت که خدای نکرده جلوی بینی کوچولوت نگیره وقتی هم درستت میکنیم تو اوج خوابم باشی گریه میکنی       ...
11 خرداد 1392

تاب تاب تاب بازی

قشنگ مامان وقتی تاب بازی میکنی و با ذوق پاهاتو تکون میدی دنیارو بهم میدن.     خوشحالی تو باعث خوشحالی منه.   از خدا میخوام لبات همش بخنده    ...
8 خرداد 1392

خوابالو

دختر نازم  رفتیم شهر بازی ناهارخوران گرگان(۹۲/۰۳/۰۲) اما تو خوشگل خانوم تا رسیدیم خوابت برد.موقع برگشت تو ماشین بیدار شدی   فدای چشای ناز دختر خوشگلم بشم که وقتی میبنده دلم میگیره       ...
7 خرداد 1392

وبلاگ قبلی

عزیز مامان قبلا یه وبلاگ داشتم که یه چیزایی هم راجع به دوران بارداریم نوشته بودم.اما نمیدونم چرا وبلاگ ترکید.حالا مطالب تورو واست میذارم دختر کوچولوم       سلام عزیز دل مامان امروز دلم بیشتر از همیشه تنگ توئه...   کی میشه بیای و مامانی رو از تنهایی دربیاری.جای خالیت تو خونه حس میشه.مامانی و بابایی برای اومدنت لحظه شماری میکنن.قد همه ی دنیا دوستت دارم...هنوز نیومده همه کسم شدی یه دونه ی مامان (91/06/13)       سلام دختر خوشگل مامانی.خیلی خیلی دوستت دارم...   کوچولوی مامان همه واسه اومدنت لحظه شماری میکنن.پدری و مادری جون میخوان کلی واست چیزای خ...
6 خرداد 1392

نفس مامان

نفس مامان از وقتی اومدی  شدی همه ی زندگیم.   خدایا شکرت بخاطر نعمت زیبایت بخاطر مهربانی بینهایتت   ب خاطر دختر بی همتایم سپاسگذارتم   مامان همش تنها بود حالا تو شدی همدم تنهاییهام. زندگیم با تو رنگ دیگه ای گرفت.با اومدنت به من عمر دوباره دادی.عزیز دلم کوچولوی خوشگلم ممنونم که منو لایق اسم مادر کردی ممنونم که پیش منی و ممنونم که به زندگیم اومدی. با تمام وجودم دوستت دارم ...
6 خرداد 1392

ساینا و جوجه

عزیز مامان این جوجه است       اول بالشتت بود       بعد دوستت شد و باهاش بازی میکردی       حالا فقط میخوای بخوریش         ...
5 خرداد 1392